دوشکاچی

خاطرات علی‌حسن احمدی

خاطرات علی‌حسن احمدی

دوشکاچی

علی‌حسن احمدی در سال 1342 در روستای لیلمانج از توابع شهرستان سنقر و کلیایی در استان کرمانشاه دیده به جهان گشود. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در این روستا گذرانید و با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، به عضویت بسیج و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و وارد عرصه مبارزه حق علیه باطل گردید. وی در دوران 8 ساله دفاع مقدس در عرصه‌ها و عملیات‌های زیادی حضور داشته و بارها طعم مجروحیت را چشیده است. کتاب خاطرات وی با نام «دوشکاچی» در اسفندماه 1398 در انتشارات سوره مهر به زیور طبع آراسته شد و در اختیار علاقمندان این حوزه قرار گرفت.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

... چند بار به طور پراکنده بین ما و عراقی‌ها آتش گلوله تبادل شد؛ اما این درگیری‌ها چندان جدی و سنگین نبود. در بعضی از روزها بچه‌ها می‌رفتند و با توپ‌های 106 م.م حدوداً 10 گلوله شلیک می‌کردند و برمی‌گشتند. این روال مدتی ادامه پیدا کرد، اما بعداً به خاطر مدیریت مهمات، کمتر شلیک کردند. قبضه سیار دوشکا هم در اختیارم بود و با جانشینم سهراب فشی، در منطقه گشت می‌زدیم و همزمان با درگیری‌هایی که نیروهای عراقی ایجاد می‌کردند، ما هم تیراندازی می‌کردیم. گاهی اوقات منطقه آرام بود و حوصله‌مان سر می‌رفت و به شوخی به سهراب می‌گفتم: «بیا بریم کمی تیراندازی کنیم. حوصله‌مان سر رفت!» او رانندگی می‌کرد و من هم به سمت عراقی‌ها تیراندازی می‌کردم؛ البته عراقی‌ها هم به سمت من شلیک می‌کردند. بعد از مقداری تیراندازی، دوباره به مقر برمی‌گشتیم ...

👈تکمیلی خاطره در کتاب دوشکاچی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی