... روی ارتفاعات چند سنگر اجتماعی برای استراحت بچهها وجود داشت. سنگری که در آن بودم، 2 متر عرض و 8 متر طولش بود و حدود 10 نفر هم ظرفیت داشت. گرمای داخل سنگر با تعدادی چراغ نفتی تأمین میشد ... باد، برفها را به چپ و راست منتقل میکرد. همه شیارها و درّهها، صاف و پوشیده از برف شده بودند. ارتفاع برف بر روی صخرهها و دامنهها به حدود 10 متر هم میرسید. به نظرم آمد که در برخی از نقاط، ارتفاع برف بیش از این حرفها بود. نگاهی به سمت غرب ارتفاعات کردم. در آن باد و بورانی که میوزید، چیزی بهطور واضح مشخص نبود، اما از آنجا بر موقعیت دشمن اشراف داشتیم. این ارتفاعات تا قبل از عملیات نصر7 در دست عراقیها بود و آنها تا سر ارتفاعات، جادههای مواصلاتی آسفالته احداث کرده بودند؛ اما بعد از عملیات و تثبیت منطقه، به عقب رانده شدند و تقریباً در دشت منتهی به ارتفاعات استقرار یافتند ...
👈ادامه این خاطره در کتاب دوشکاچی