دوشکاچی

خاطرات علی‌حسن احمدی

خاطرات علی‌حسن احمدی

دوشکاچی

علی‌حسن احمدی در سال 1342 در روستای لیلمانج از توابع شهرستان سنقر و کلیایی در استان کرمانشاه دیده به جهان گشود. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در این روستا گذرانید و با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، به عضویت بسیج و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و وارد عرصه مبارزه حق علیه باطل گردید. وی در دوران 8 ساله دفاع مقدس در عرصه‌ها و عملیات‌های زیادی حضور داشته و بارها طعم مجروحیت را چشیده است. کتاب خاطرات وی با نام «دوشکاچی» در اسفندماه 1398 در انتشارات سوره مهر به زیور طبع آراسته شد و در اختیار علاقمندان این حوزه قرار گرفت.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

... ظهر شده بود. با اینکه دو تکه پنبه در گوش‌هایم گذاشته بودم، ولی از آنها خون جاری بود. لباس‌هایم خیس عرق شده بودند. بعد از سه چهار ساعت تیراندازی، به بچه‌ها گفتم: «برام نوار بیارید بالا»، اما بچه‌ها گفتند: «دیگه فشنگ نداریم. تمام شد!»
با ناراحتی به جعبه‌هایی که پایین‌تر از سنگر بودند، اشاره کردم و گفتم: «پس اون همه فشنگ چیه؟» گفتند: «تمام شد. چیزی نداریم!» حرف آنها را باور نکردم. با خودم گفتم که شاید می‌خواهند سر به سرم بگذارند. سیم تلفن را از پایم جدا کردم و به سمت بچه‌ها رفتم که جعبه‌های مهمات را نشان‌شان بدهم، اما ناگهان سرم گیج رفت و روی زمین افتادم ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی