دوشکاچی

خاطرات علی‌حسن احمدی

خاطرات علی‌حسن احمدی

دوشکاچی

علی‌حسن احمدی در سال 1342 در روستای لیلمانج از توابع شهرستان سنقر و کلیایی در استان کرمانشاه دیده به جهان گشود. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در این روستا گذرانید و با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، به عضویت بسیج و سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و وارد عرصه مبارزه حق علیه باطل گردید. وی در دوران 8 ساله دفاع مقدس در عرصه‌ها و عملیات‌های زیادی حضور داشته و بارها طعم مجروحیت را چشیده است. کتاب خاطرات وی با نام «دوشکاچی» در اسفندماه 1398 در انتشارات سوره مهر به زیور طبع آراسته شد و در اختیار علاقمندان این حوزه قرار گرفت.

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

به مناسبت هفته دفاع مقدس، مراسم گرامیداشت یاد و خاطره شهدا، رزمندگان و ایثارگران در 4 مهرماه 1402 با حضور دانشگاهیان و جمعی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و خانواده شهدا در دانشگاه رازی کرمانشاه برگزار گردید. «سید نورالدین عافی» راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» و «علی‌حسن احمدی» راوی کتاب «دوشکاچی» از جمله مهمانان این مراسم بودند که به روایتگری خاطراتی از آن دوران پرداختند. آقای احمدی اخلاص رزمندگان و فرماندهان در زمان جنگ را به عنوان شاخص برجسته و مهم دفاع مقدس برشمرد و گفت: «اخلاص در رفتار و عمل فرماندهان، برای نیروهای تحت امرشان درس‌آموز بود. آنها سعی می‌کردند کارهایشان را برای رضای خدا انجام بدهند و همین روحیه، آنها را به یک الگوی خدایی برای نیروها تبدیل کرده بود و بقیه هم سعی می‌کردند از آنها تبعیت کنند.»

راوی کتاب دوشکاچی در ادامه به ذکر خاطراتی از «شهید محمود کاوه» فرمانده تیپ ویژه شهداء و «شهید جهانبخش رسولی» فرمانده گردان ادوات تیپ نبی‌اکرم(ص) در دوران دفاع مقدس پرداخت و از اخلاص آنها در میدان مبارزه گفت. در ادامه، به خاطره‌ای از نیروهای مهندسی رزمی محور مقاومت در سوریه اشاره کرد و رفتار و عملکرد آنها را برگرفته از فرهنگ ناب دفاع مقدس دانست.

وی در بخش دیگری از خاطراتش به روحیه اخلاص، مقاومت و ایستادگی خانواده‌های شهدا، به خصوص پدران و مادران آنها، اشاره کرد و در این زمینه به ذکر خاطراتی از خانواده شهیدان «اسمعلی فرهنگیان» و «حجت‌الله احمدی» پرداخت.

آقای احمدی در بخش پایانی خاطراتش، گریزی به عملیات «عاشورا» در منطقه میمک و ماجرای مقاومت جانانه نیروهای در محاصره مانده زد و گفت: «همان‌طور که آخرین پیام بیسیم آنها این جمله بود که «ما مقاومت می‌کنیم و تسلیم نمی‌شویم»، ما هم در ادامه راه آنها ایستاده‌ایم و دشمنان بدانند ما از نسل همان عاشورائیان هستیم و در برابر همه زورگویان عالم مقاومت می‌کنیم ... من به خودم و حضار در جمع یک توصیه دارم و آن هم این است که عمر ما رو به پایان است و به زودی در محضر شهدا باید حساب پس بدهیم. پس تا می‌توانیم در ادامه راه آنها بکوشیم و تلاش کنیم تا در محضرشان بهانه‌ای برای کم‌کاری‌هایمان نداشته باشیم.»

در پایان مراسم، یک جلد کتاب «دوشکاچی» به «سید نورالدین عافی» راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» اهداء گردید.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی